چند روزی بود که منتظر اظهار نظر آقای میرحسین موسوی در مورد اعدام هموطنان کرد زبانمان بودم و چقدر خوشحال شدم که با لحنی صرح و منطقی اظهار نظرکرد . آنچه توجه مرا به خود جلب می کند این نکته است که رهبران ما حاضر باشند در بیان نظراتشان صراحتی بکار برند که به نظرات طرفدارانشان نزدیک باشد و همانطور که مردم هزینه می دهند آنان نیز ازدراین مساله بیمی به خود راه ندهند .اینگونه بی شک درآینده نزدیک شاهد رشد بیشتراین جنبش خواهیم بود . اگر آقای میرحسین بخواهدآنگونه که خود گفته است به توافقات حداقلی بسنده کند راهی ندارد جز آنکه که توافقات را درمشخصه های ملی این مردم جستجو کند.
نمی دانم چه شد که سرنوشت این ملت این چنین با مرگ عجین شده است تو گویی مسخ شده گانی هستند که نفیر شیپورمردی که خودش را مقدس می شمارد آنان را به حرکت وا میدارد وای براو آن لحظه که بیدار شوند . حتی محمد نیز خود را بشری همچون دیگران برمیشمرد آن هم در میان اعراب جاهلیت . حال آنکه می توانست آنان را فریب دهد .اما او که چون دیگر ایرانیان در همین وطن زاده شده است با سکوت خویش تا بدانجابر حرف اطرافیانش صحه گذاشته است که او را جانشین امام زمان دانند و انتخابش را خارج از اراده مجلس خبرگان . و مردم فریاد می زنند مرگ برضد ولایت فقیه . تو گویی هر گونه ضدیتی حتی انتقاد را سزاوار مرگ می دانند
Tuesday, May 11, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comment:
ta kei bashad ke mardom befahmand agah shavand va khodeshan ou ra be paeen bekeshand:((
Post a Comment