نيمکت کهنه باغ
خاطرات دورش را
در اولين بارش زمستانی
از ذهن پک کرده است
خاطره شعرهايی را که هرگز نسروده بودم
خاطره آوازهايی را که هرگز نخوانده بودی
گمان نکنم خاطره آنچه بر ایران گذشت از یاد رود که نزدیکتر از آن است که خاطره شود که هنوز نیمکت های قدیمی با خاطراتی نو نوشته می شود. خاطرات زندان , تجاوز , اعدام , ...............
اینها خاطره نیست اینها آرمانهای انسانهای است که جسارت ابراز عقایدشان را داشتند . که خاطرات نوشته بر
نیمکت ها را جدی گرفتند . که نیمکت ها را جدی گرفتند .
No comments:
Post a Comment